جدیدترین خبرهای سروشان
 
آخرین خبرهای سروشان
 
منتشر شده در تاریخ :1397/07/02
تعداد بازدید : 663
بازدارندگان خدمات پس از فروش در صنف آسانسور (گفتگو با سید مهدی طباطبایی دبیر هیئت مدیره اتحادیه آسانسور)

 خدمات پس از فروش در صنف شما چه جايگاهي دارد؟

در صنف آسانسور ديدگاه متفاوتي از خدمات پس از فروش وجود دارد. بيشتر شرکت هاي توليدکننده آسانسور در ايران مونتاژکار هستند، يعني قطعات موردنياز براي ساخت آسانسور را از بازار خريداري کرده و بر حسب نياز آن را مونتاژ مي نمايند. شرکت هاي ديگر آسانسوري نيز واردکننده هستند، يعني سفارش خود را به شرکتي توليدکننده در کشوري ديگر مي دهند و آسانسور آماده نصب را دريافت مي کنند. در ايران سه هزار شرکت آسانسوري مشغول کار هستند که از اين تعداد تنها پانصد شرکت داراي پروانه مي باشند. شرکت هاي فاقد پروانه پس از اتمام کار خود ناچار هستند که از شرکت هاي مجوز دار، مُهر تأييد خريداري نمايند تا از سوي استاندارد اجازه نصب به آن ها داده شود. يک شرکت پروانه دار شايد در طول مدت فعاليت خود يک آسانسور نيز نصب نکرده باشد ولي با فروش مُهر به شرکت هاي فاقد پروانه درآمد کسب مي نمايد. يک شرکت کوچک در عملکرد ساليانه اش نصب 700 دستگاه آسانسور ثبت شده، يعني اين شرکت روزي 2 دستگاه آسانسور نصب کرده است. بعد از بررسي معلوم مي شود که اين شرکت مُهر خود را 700 دفعه به شرکت هاي فاقد پروانه فروخته و هيچ نظارتي هم به عملکرد آن ها نداشته است. البته اگر ما متوجه اين اقدام غيرمسئولانه از سوي شرکت هاي پروانه دار شويم مجوز آن ها را باطل و به مراجع قضايي معرفي خواهيم نمود. بارها ما شاهد اين اتفاق بوده ايم که در آسانسورهاي نصب شده اتفاقي افتاده و هيچ شرکتي مسئوليت آن را نپذيرفته، نه فروشنده مهر و نه شرکت نصب کننده آسانسور. به علت عدم تفکر سيستمي و نبود نظارت مستمر بر فعاليت هاي شرکت هاي آسانسوري اين صنف مسير تعالي را در پيش نگرفته است.
در سال هاي اخير آسانسور تبديل به يک صنف زير پله اي شده است. نظارت و ساختار سازماني در شرکت هاي آسانسوري وجود ندارد. خوشبختانه مسئولين ارشد متوجه اين کمبودها شده اند و اتحاديه ها را وارد عمل کرده  اند. با برنامه ريزي هاي انجام شده مانند آموزش و ساماندهي شرکت ها تا چند سال آينده کمبودهاي اين صنف بسيار کمتر خواهد شد.


 در صنف شما مجوز خدمات را چه کسي مي دهد؟ نظارت بر عهده چه کسي است؟

مجوز را اتحاديه صادر مي کند اما ارزيابي دقيقي در اين صنف وجود ندارد حتي در وزارت صنايع نيز براي صنف ما هيچ ساختاري مشخص نشده است. حتي يک رستوران ساختار منسجم تري نسبت به صنف آسانسور دارد.
خدمات پس از فروش صنف آسانسور مانند اورژانس عمل مي کند. زماني که شکايتي در مورد خدمات پس از فروش يک شرکت آسانسوري اتفاق مي افتد رسيدگي و نظارت انجام مي شود ولي قبل از حادثه يا شکايت هيچ نظارتي وجود ندارد. تا زماني که اتحاديه ها قدرت قانوني نداشته باشند نمي توان انتظار نظارتي مؤثر را از آن ها داشت. از موارد مهم در سازماندهي صنف آسانسور اين است که ابتدا مي بايست آموزش داد بعد مسئوليت ها را تقسيم نمود. ما قانون هاي کاملي داريم لذا تا سال ها نيازمند هيچ قانون جديدي نيستيم. زماني که اين قوانين مکتوب مي شدند تمام جوانب کار بررسي و لحاظ شده است اما در عمل اين قوانين انجام نمي شود. در مورد تفکر سيستمي مثال هاي بسياري وجود دارد. به عنوان نمونه سال ها پيش مارهاي سمي بسياري در دهلي زندگي مي کردند که باعث آسيب روزانه عده زيادي از مردم مي شدند. انگليسي هاي حاکم بر هند در آن زمان تصميم گرفتند که مردم را به گرفتن و کشتن مارها تشويق کنند. آن ها اعلام کردند که براي هر ماري که مردم تحويل دهند 5 روپيه پاداش داده خواهد شد؛ اما انگليسي ها پس از مدتي متوجه شدند که تعداد مارهاي تحويل داده شده بسيار بيشتر از مارهاي موجود در دهلي است. بعد از بررسي متوجه شدند که عده اي از مردم، مارها را پرورش مي دهند و از پاداش تحويل مارها گذران زندگي مي کنند. انگليسي ها بعد از اين اتفاق قانون پاداش را لغو کردند.
 مردم که ديدند نمي توانند از مارها درآمدزايي نمايند آن ها را در شهر رها کردند.
تنها در چند روز تعداد مارهاي دهلي چند برابر افزايش يافت و اين اتفاق نتيجه عدم تفکر سيستمي در حل مشکل مارهاي دهلي بود؛ يعني بدون در نظر گرفتن ابعاد يک اتفاق، فقط قسمتي از آن ديده مي شود و حل يک مشکل باعث بروز چند مشکل پيش بيني نشده ديگر مي شود.


 نقش اتحاديه  در تغيير نگرش شرکت ها (از سنتي به مدرنيته) در حوزه خدمات پس از فروش را تا چه ميزان مؤثر مي دانيد؟

سهم اتحاديه در تغيير نگرش شرکت ها (از سنتي به مدرنيته) 20 درصد مي باشد و 80 درصد از اين روند به نهادهاي ديگر وابسته است. با اين حال اتحاديه صنف آسانسور اقدامات کارسازي مانند توليد نرم افزار کاربردي تلفن همراه را در تحقق اين تغيير نگرش انجام داده است.


 سخن آخر

خداوند تمام انسان ها را منحصربه فرد آفريده و هر کسي از ما داراي توانمندي هاي ويژه اي هستيم. هر يک از ما دنيايي درون خود داريم که با شناخت آن مي توانيم به رشد و تعالي برسيم. همه ما از فرصت و توانمندي هايي که خدا به ما عطا کرده است مي توانيم به بهترين نحو استفاده نماييم.